کد مطلب:139255 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:238

غارت امام
و چون آن امام بزرگوار به درجه رفیعه ی شهادت فایز شد، سر مبارك او را كه دست پرورد بالین رسول بود، بر سر نیزه كردند و در میان زمین و آسمان ندا بر آمد: الا قد قتل الحسین! در ساعت غبار تیره پدید آمد و بادهای گوناگون برخاست و جهان تاری


شد و آسمان خون گریست و دیده ها خیره ماند و عقلها حیران گشت كه مگر عذاب خدایست كه همی بر آن قوم فرود آید. همگان ندامتها فزودند و بر كرده ی[خود ] پشیمان شدند. لختی بگذشت و آن غبار فرو نشست و آن تیرگی نماند. [1] .

اسود بن حنظله از بنی تمیم، شمشیر امام برداشت و ابن الحضرمی پیراهن او در پوشید و در حال مبروص گشت و موی سر و روی او فرو ریخت، و بحر بن عمرو، ازار از پای او بیرون كرد، در حال بنشست و مزمن [2] گشت و تا پایان عمر هرگز نتوانست خاست. جابر بن یزید دستارش برگرفت و بر سر پیچید، حالی به علت [3] جذام [4] مبتلا شد. مالك بن بشر زره او در پوشید، در حال مفتون شد و همیشه دیوانه سار می گردید و نمی دانست چه گوید و چه كند. [5] .

و جناح [6] از این حالت برمید و ساعتی از این سوی و آن سوی در تك و پوی [7] بود، ناگاه باز آمد و موی پیشانی در خون امام بمالید و صهیل [8] برداشت و گرد خیمه های عورات [9] می گردید و ناله می كرد.

چون اهل حرم جناح را بدان صفت دیدند، از خیمه ها بیرون دویدند و رویها بشخودند [10] و مویها بپراكندند و پدر و نیای خویش را همی خواندند و می گفتند: ای رسول خدای بازآی و درنگر! این است حسین تو در خاك و خون آغشته و همه عضو او از یكدیگر جدا گشته و برابر آفتاب بر خاك افتاده. این است خاندان تو كه در دست


ناكسان اسیرند و دشمن و دوست بر حال ایشان همی گرید و آسمان و زمین از جزع ایشان مضطرب شده.


[1] همان منابع.

[2] زمن يزمن زمنا: اصابته الزمانه، الزمانة تعطيل القوي، زمين گير شدن يا فلج شدن اعضاي بدن.

[3] علت بيماري.

[4] خوره.

[5] مقتل خوارزمي ج 38/2، وقعة الطف ص 257؛ مناقب ج 224/2؛ ارشاد ص 242؛ تجارب الامم ج 73/2.

[6] ذوالجناح نام اسب امام حسين عليه السلام بود.

[7] جست و جو، رفت و آمد.

[8] شيهه.

[9] جمع عوره، كنايه از زن: زنان.

[10] شخودن: خراشيدن، ناخن زدن.